زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه

امامزاده صالح

اِمامْزاده صالِح، از امامزاده‌های مشهور منطقۀ شمیران و یکی از جاذبه‌های فرهنگی ـ زیارتی شمال تهران واقع در ضلع جنوب شرقی میدان تجریش. 
روزانه افراد بسیاری از نقاط مختلف تهران و ایران، راهی این امامزاده می‌شوند و با ادای نذر و انجام دادن آیینهای گوناگون، ساعاتی در آنجا اقامت می‌کنند. زنان تهرانی ازجمله بیشترین زائران امامزاده صالح به‌شمار می‌آیند، زیرا در باور آنان توسل به این امامزاده برای بخت‌گشایی، فرزند‌آوری و رفع دیگر حوائج بسیار سودمند است (حبیبی، 240).
در لوحۀ اذن دخول و زیارت‌نامۀ بقعه، امامزاده صالح، فرزند امام موسى‌کاظم (ع)، و برادر امام رضا (ع)، امام هشتم شیعیان، دانسته شده است (بلاغی، 12؛ مصطفوی، 238؛ ستوده، 1 / 259؛ عقابی، 282).
دربارۀ زمان حیات این امامزاده اقوال مختلف در دست است؛ برخی حیات او را سده‌های 2یا 3 ق دانسته‌اند (حبیبی، 233)، در قولی دیگر دوران حیات وی سدۀ 7 ق / 13 م پنداشته شده است که ورود دو فرد با نام حسن ــ ملقب به صالح ــ به ری که نسب هر دو به امام زین‌العابدین (ع) می‌رسید، مؤید این باور است (فیض، 137- 138؛ بلاغی، همانجا). احتمال دارد امامزاده صالح ‌نه فرزند امام موسى کاظم (ع)، بلکه یکی از اعقاب آن حضرت بوده و نام پدران وی در نسب‌نامه افتاده باشد.
بنا بر یک قول، امامزاده صالح توسط شخصی به نام حسن بهبهانی به شهادت رسیده است. بهبهانی از محلی به نام پل کرخ (کرج امروزی)، امامزاده صالح را تعقیب کرده و در باغی به نام گلشن ــ کنار چشـمۀ آب و زیر درخـت چنار کهن (نک‍ : دنبالۀ مقـاله) ــ بـه ضرب بیـل بـه شهـادت می‌رسانـد (لـودو، 22-23؛ حبیبی، همانجا). زمان این واقعه را مقارن خلافت مأمون عباسی دانسته‌اند. پس از آن امام رضا (ع) به سوی طوس حرکت کرد و نزدیکان و یاران ایشان نیز به ایران آمدند و به دستور خلیفه تحت تعقیب قرار گرفتند و برخی از آنان به شهادت رسیدند (همانجا).
بر اساس روایات عامه، شناسایی محل دفن امامزاده صالح همانند بسیاری از امامزاده‌های دیگر، بر اساس خواب بوده است (همانجا). بنا به باور مردم، معمولاً امامزاده‌ها برای شناساندن محل دفن خود به مردم، به خواب یکی از ریش‌سفیدان یا معتمدان محل می‌آیند، سپس آن فرد با کمک مردم به ساخت بارگاه و بقعه برای آن امامزاده اقدام می‌نماید (نک‍ : ه‍ د، امامزاده).
بقعۀ امامزاده صالح دارای صحن، مقابر خانوادگی، ایوان، رواق، مسجد و ضریح است. برخی محققان قدمت بنا را باتوجه به وضع طاق‌نمای آن، به دورۀ ایلخانی رسانده‌اند (ستوده، 1 / 264؛ مصطفوی، 237- 238؛ سعیدیان، 42؛ معتمدی، 428؛ عقابی، 282). البته شمار بسیاری از سنگ قبرهای کهن موجود در صحن و داخل حرم، مؤید پیشینۀ کهن این بقعه است (مشکوٰتی، 220؛ سلیمی، 102). بنا بر برخی اسناد، کتیبه‌ای با تاریخ 700 ق در امامزاده موجود بوده که بر اثر تعمیرات وتغییر و تحول بنا از میان رفته است (عقابی، سلیمی، همانجاها). صندوق چوبین واقع بر مزار امامزاده، متعلق به دورۀ نادرشاه افشار دانسته شده است (عقابی، همانجا؛ ستوده، 1 / 261). گویا سنگ مزار امامزاده در سردابی در طبقۀ زیرین حرم واقع است (حبیبی، 235).
در گذشته (پیش از دورۀ قاجار) هیچ بنایی در مجاورت امامزاده وجود نداشت، اما در دورۀ قاجار، اندک اندک مقبره‌های خصوصی، مسجد، حسینیه و حمام در اطراف بنا در زمینی که شجاع السلطنه، فرزند فتحعلی شاه، وقف امامزاده کرد، بنا شد (همو، 233). در 1210ق / 1795م تغییراتی در بنا صورت گرفت. هلاگوخان، از نوادگان فتحعلی‌شاه، درون بنای حرم را با نقاشیهای ظریف و مقرنسهای زیبا تزیین، و بنا را از خارج مستحکم کرد. این اقدامات از طریق کتابت اشعاری که به خط نستعلیق برجستۀ لاجوردی رنگ بر سردر ورودی حرم حک شده، به اطلاع مردم آن روزگار و آیندگان رسیده است (معتمدی، 428- 429؛ ستوده، 1 / 260؛ مصطفوی، 238). از دیگر عناصر مهم معماری این بنا، برج ساعت بوده است که معیرالممالک وقف امامزاده کرده است. به دستور میرزا حسینعلی‌خان قاجار ــ برادر فتحعلی شاه ــ فرش بزرگی با نقش دو بیت از صبای کاشانی بافته شده بود که چهار گوشۀ حرم را می‌پوشاند؛ بقایایی از این فرش در یکی از دو مقبرۀ صحن شرقی موجود است (ستوده، 1 / 261؛ حبیبی، 234).
در 1323 ش تعمیراتی چون تجدید کاشی‌کاری گنبد به همت فردی به نام حسن فداکار، احداث چند مستراح عمومی و یک حمام، همچنین تالاری برای اجرای مراسم سوگواری و برپا کردن سفره‌های نذری در بنای امامزاده صورت گرفت، و گنبد و در ورودی امامزاده مرمت شد (حبیبی، همانجا). ازدیگر تغییرات بنا، افزودن رواق و تبدیل شماری از خانه‌های خریداری‌شده در اطراف بقعه، به دفاتر اداری، کتابخانه، آشپزخانه و بهداری، همچنین احداث 44 باب مستراح عمومی دیگر بوده است (حبیبی، همانجا). همچنین موقوفات بسیاری برای این امامزاده برشمرده‌اند (نک‍ : ستوده، 1 / 266-267؛ بلاغی، 12-14).
در شمال و شمال غربی امامزاده صالح، بازارچه‌ای مشهور، با بافتی سنتی وجود دارد. به سبب قرار داشتن این بقعه در محدودۀ مرکزی تجریش و آمدوشد فراوان مردم و زائران، به تدریج دکانهایی جهت تأمین مایحتاج آنها در اطراف حرم بنا شد. رفته رفته بر شمار دکانها افزوده و این محدوده تبدیل به بازار شد. حضور زائران امامزاده از گذشته تا حال، سبب رونق این بازار شده است (حبیبی، 239). بازار تجریش را می‌توان در شمار بازارهای زیارتی دانست که اغلب پیرامون امامزاده‌ها و مکانهای زیارتی برپا می‌شد (دبا، 11 / 145؛ شهری، تاریخ ... ، 1 / 430-431).
وجود چندین عنصر مشترک در اغلب امامزاده‌های ایران، برخی محققان فرهنگ و تمدن ایرانی را بر آن داشته است که امامزاده‌ها را از بازمانده‌های آیینهای کهن برشمارند (بهار، 96؛ برای اطلاعات بیشتر، نک‍ : ه‍ د، امامزاده). یکی از این عناصر، وجود درختهای کهن و بزرگ در صحن امامزاده‌ها ست. چنین به نظر می‌رسد که رابطه میان وجود این درختان کهن‌سال و دفن بزرگان در سایه‌سار آنها، در مناطق گوناگون ایران متقابل بوده است (بهار، 93؛ برای اطلاعات بیشتر، نک‍ : ه‍ د، درخت).
امامزاده صالح تهران دارای چناری مشهور بوده که عمر آن را بیش از 800 سال تخمین زده بودند (حبیبی، 234؛ نیز نک‍ : ه‍ د، چنار). با توجه به روایتی مبنی بر شهادت امامزاده صالح در پای چنار (نک‍ : ابتدای مقاله) می‌توان چنین پنداشت که این درخت کهن‌سال، از دیرباز نزد مردم دارای قداست بوده است. بنابر پاره‌ای مآخذ، برخی از مردم برای برآورده شدن حاجت خویش به این چنار دخیل می‌بستند و در کنار آن نذر می‌کردند (لودو، 26؛ ماسه،364). این درخت تا آنجا شهرت داشت که امامزاده صالح به امامزاده چنار نیز مشهور بوده است (معیرالممالک، 31). این چنار جزو درختان کهن، و از مهم‌ترین نمونه‌های آن در جهان به‌شمار می‌رفت (پولاک، 75-76). محیط تنۀ آن به حدود ‌15 متر می‌رسیده (جواهرکلام، 1 / 46؛ معتمدی، 94). بسیاری از زائران زیر سایه‌سار آن نماز می‌گزاردند و مکتب‌داران، طفلان را برای آموزش در پای آن گرد می‌آوردند. همچنین بساط سماور و چای، زیر سایۀ آن برقرار بود (دیولافوا، 160). تا چندی پیش از آنکه چنار خشک و نابود شود، کفاشی در شکاف آن، دکه‌ای برای خود برپا کرده بود (شاملو، 3 / 828- 829).
این چنار از آب قنات امامزاده که وقف خانه‌های مجاور و بازار نزدیک آنجا شده بود، سیراب می‌شد که پس از خشکی قنات، از میان رفت؛ زیرا به جهت نشست و ریزش قنات، برپایی چنار ممکن نبود (حبیبی، 234-235).
دربارۀ کاشت و چگونگی پدید آمدن درخت چنار امامزاده صالح، در میان مردم افسانه‌ای رواج دارد؛ آنها کاشت این چنار را به پیرمردی نسبت می‌دهند که به‌طور ناشناس به پیرزن تنگ‌دستی در شب عید یاری رساند. از قضا پیرمرد در همان روز نهال چناری را در حیاط خانۀ خود کاشته بود، گرچه پس از مدتی پیرمرد از آنجا نقل‌مکان کرد، اما بعدها به یکی از مهمانان خود از اهالی تهران گفت که چنار را او کاشته است و آن درخت و پیرمرد به سبب دعای پیرزن هزار سال عمر خواهند کرد (هدایت، 164-165؛ ماسه، 364-365). 
در داستانها و نوشته‌های نسلی از روشن‌فکران تهران، چنار امامزاده صالح به عنوان عنصری محلی و مشخص از تهران دیده می‌شود. همچنین دربارۀ چنار امامزاده صالح داستانهای دیگری نیز نقل شده است؛ برای نمونه در اوایل مشروطه، اهالی تجریش سید عبدالله بهبهانی را که از رهبران مشروطه بود به تجریش دعوت، و بازار و امامزاده را چراغانی کردند؛ یکی از اهالی تجریش بر یکی از شاخه‌های چنار که متمایل به بنای امامزاده بود، چندین قالی آویخت و برای تهیۀ چای، سماوری بر فراز آن برد. چون عبدالله بهبهانی پا به صحن امامزاده نهاد، مرد از بالای درخت به او گفت: «چای حاضر است، شما بالا می‌آیید یا من پایین بیایم؟». این گفته موجب خندۀ حضار ‌شد، اما پس از چند ماه شاخۀ مذکور شکست و همراه با آن قدری ازکتیبۀ سردر ورودی امامزاده نیز خراب شد. این پیشامد موجب شد که برخی ازمردم آن منطقه، مشروطه را شوم پندارند (ستوده، 1 / 262).
امامزاده صالح از دیرباز دارای جاذبه‌های تفریحی و گردشگری نیز بوده است (شهری، طهران ... ، 3 / 380؛ جودت، 148). این امامزاده به‌عنوان یکی از برادران امام رضا (ع) نه‌تنها در شمیران، تهران و ری، بلکه در سراسر ایران، همچنین میان شیعیان دیگر کشورها مانند لبنان، عراق و پاکستان، منزلت خاصی دارد و همه‌ساله زائران بسیاری از سراسر ایران و دیگر کشورها، به زیارت این مکان می‌شتابند (حبیبی،240). زائران پس از قرائت زیارت‌نامه، وارد حرم می‌شوند؛ و برخی برای برآورده شدن حاجات خود، به ضریح، دخیل و یا قفل می‌بندند و بر این باورندکه با باز شدن قفل یا دخیل، آنان نیز حاجت‌روا می‌شوند. امامزاده صالح و بازار تجریش از مقاصد توریستهای خارجی که به تهران سفر می‌کنند نیز به‌شمار می‌رود. 
ازجمله نذرهای رایج در این امامزاده، آش، و نان و پنیر و سبزی است؛ و ریختن دانه برای کبوترهای امامزاده نیز از نذرهای رایج زنانه است، زیرا بنا به باور مردم، کبوتران حرم واسطه‌ای میان آنان و خداوند هستند. پخش بسته‌های نمک، یا اجناسی همچون شمع، چراغ، قالیچه، مهر نماز، تسبیح و چادر نماز نیز از دیگر نذرهای مردم به‌شمار می‌رود. افرادی نیز در دهۀ نخست محرم نذر می‌کنند در صحن امامزاده گوسفند قربانی کنند (لودو، 18- 19، 22). عزاداری دهۀ محرم در بازار تجریش و در حرم امامزاده صالح، از دیرباز تا کنون به صورت باشکوهی برگزار می‌شود. همچنین در گذشته، در کنار یکی از چشمه‌های امامزاده، سالی یک‌بار مراسم سمنو‌پزان برپا بوده است (حبیبی، همانجا)؛ هرچند دیگر رسم سمنوپزان برگزار نمی‌شود، اما همچنان فروش وتوزیع فراوان سمنو در بازار تجریش رایج است. 
روزهای چهارشنبه، امامزاده پذیرای زائران پرشماری است، زیرا بنابر پاره‌ای باورها این روز به امام موسى کاظم (ع) تعلق دارد و چون امامزاده صالح فرزند آن امام است، در این روز ــ که مراسم ویژه‌ای نیز در آن برپا می‌شود ــ بقعه، پذیرای جمعیتی بسیار است. برخی بر این باورند که در این روز حاجات ایشان با زیارت امامزاده روا می‌شود (همو، 241).
هنگام تحویل سال نیز زائران بسیاری در حرم امامزاده صالح گردهم می‌آیند و پس از خواندن دعای تحویل سال و زیارت عاشورا، سال نو را آغاز می‌کنند. 
از مراسم مهم مذهبی که از دیرباز درصحن این امامزاده با شور بسیار برگزار می‌شود، مراسم سینه‌زنی و تعزیه در ایام سوگواری، به‌ویژه در ماه محرم است. در روز عاشورا اکثر دسته‌های سینه‌زنی از نقاط دور و نزدیک راهی امامزاده صالح می‌شوند و کسانی که نذر دارند، اغلب در این روز گوسفندانی را در برابر دسته‌ها ذبح کرده، با گوشت آن در آشپزخانۀ امامزاده برای عزاداران خوراک طبخ می‌کنند (موسوی، 61-62). 
در دورۀ قاجار در اعیاد مذهبی مانند عید فطر، غدیر و قربان، بقعه را چراغانی می‌کردند و گاه دراویش در آنجا معرکه می‌گرفتند (معیرالممالک، 31، 90). امروزه نیز در اعیاد و روزهای سوگواری، شهادت و شبهای احیا، امامزاده پذیرای زائران بسیار است. گاه زائران برای حاجت‌روا شدن، خواسته‌های خود را بر دیوارهای بقعه حک می‌کردند و بر این باور بودند که با این کار مراد می‌یابند. 


مآخذ

بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، 1350 ش؛ بهار، مهرداد، «درخت مقدس»، الفبا، تهران، بی‌تا، س1، شم‍ 1؛ پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1361 ش؛ جواهرکلام، عبدالعزیز، تاریخ تهران، تهران، 1325 ش؛ جودت، حسین، تهران در گذشته نزدیک از زمان، بی‌جا، 1356 ش؛ حبیبی، حسن، امامزاده‌ها و تربت برخی پاکان و نیکان، تهران، 1388 ش؛ دبا؛ دیولافوا، ژان، سفرنامه، ترجمۀ علی‌محمد فره‌وشی، تهران، 1332 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371 ش؛ سعیدیان، عبدالحسین، دائرةالمعارف سرزمین و مردم ایران، تهران، 1360 ش؛ سلیمی‌مؤید، سلیم، سیمای میراث فرهنگی تهران، تهران، 1381 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1361 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ عقابی، محمد مهدی، دائرةالمعارف بناهای تاریخی ایران در دورۀ اسلامی (بناهای آرامگاهی)، تهران، 1376 ش؛ فیض قمی، عباس، بدر فروزان، قم، بنگاه چاپ؛ لودو،کریستف، شمیران یا باغهای گمشده، ترجمۀ رضا راد نژاد و دیگران، تهران، 1376 ش؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تهران، 1387 ش؛ مشکوٰتی، نصرت الله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1349 ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1361 ش؛ معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، تهران، 1381 ش؛ معیرالممالک، دوستعلی، وقایع الزمان (خاطرات شکاریه)، به کوشش خدیجه نظام مافی، تهران، 1361 ش؛ موسوی، احمد، آشنایی با سلالۀ پاکان امامزاده صالح (ع) و امامزاده قاسم (ع) در شمیران، تهران، 1378 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1311 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.